اینها را برای خودمان مینویسیم. برای خودمان که مثل قورباغه افتادهایم وسط دیگ صدا و سیما و سینما و داریم آرام آرام قلقل میکنیم و حواسمان هم نیست. حواسمان نیست که حساسیتهایمان دارد کم میشود. البته تقصیر هم نداریم ها! وقتی افتضاحی مثل «یک خانواده محترم» با مشارکت سیما فیلم ساخته میشود دیگر چه وقت و انرژی و حالی میماند که گیر بدهیم به چادر افشان و آرایش غلیظ و رفتار بی در و پیکر شخصیت زن «راستش را بگو» با مردان نامحرم؟!
اینها را برای چه میگوییم؟ برای اینکه آقای ضرغامی بخواند و متنبه شود ،کسی که در زیرمجموعهاش بیت المال مسلمین را خرج ساخت فیلم کثیفی کردهاند که در یکی از صحنههایش عکسی از امام خمینی(ره) نصب شده است که دارد از سر مبارکشان آتش بلند میشود(باور کنید این بخشی از فیلم «یک خانواده محترم» است) کجا وقت دارد به این املبازیها فکر کند و حواسش به چادر و آرایش بازیگرها باشد!
به گزارش صراط، بالاخره این روزها آنقدر سرگرم دقت در میزانسن، حرکت دوربین، شخصیتپردازی و از این دست مسائل تکنیکی شدیم که حواسمان به خیلی چیزها نیست. یا اینکه از فرط توجه به خیلی چیزها، کمکم افتادیم به دام کشف نمادهای فراماسونی و تحلیل اینکه چرا بازیگر مرد با دست راست لیوان را برداشت و بعد با دست چپ گذاشت روی میز و این یعنی پایان عهد لیبرالیسم و روی آوری دوباره ملتها به ناسیونالیسم و... از این خزعبلات!
اما این وسط بعضی جزئیات بدیهی دین و اخلاق فراموش شده است. دیگر حواسمان نیست که در فلان سریال، برادر شوهر بدون در زدن و یاالله گفتن سرش را میاندازد پایین و میآید در خانه برادرش که از قضا زن داداشش آنجا تنهاست. از این دست موارد در فیلمها و سریالهای این روزها کم نیست اما به لطف مسئولین سینما و تلویزیونی و البته پا دادن منتقدین حتی حزباللهی، حرف زدن از این موارد ته املبازی است!
یکی از این گیرهای املانه را این روزها میتوان به سریال «راستش رو بگو» داد؛ سریالی که اتفاقا قرار است به موضوعی بپردازد که جایش خالی بوده است و اگر زیاد هم حرف بزنیم هیچ بعید نیست روابط عمومی سیما اطلاعیه بدهد و پیامهای مثبت این سریال را در چهار محور و هفده بند و 32 راستا تبیین کند.
اما اگر حتی چنین اطلاعیهای هم بیرون بیاید بعید است در آن اشارهای شده باشد به تصویری که این سریال از حجاب برتر و زن محجبه ارائه میدهد. به خانمهای چادری این سریال البته به چشم خواهر برادری نگاهی بیاندازید! چادرشان بیشتر نقش شنل زورو را بازی میکند و با یک کش به سرشان بند است و عملا هیچ جای بدن آنها را نمیپوشاند و تازه زیر چادر هم میتوان کفش بدون جوراب و شلوار برمودا پوشید و چادر را داد کنار تا همچین مشتی به چشم بیاید!. روابط همین خانمهای محجبه با پسران و مردان نامحرم همراه با صمیمیت و بگو بخند و پشت چشم نازک کردن است(کسانی که سریال را دنبال کردهاند صحنه نماز عید فطر در مصلی را بیاد بیاورند). آرایششان هم که ماشاءالله دارد از جعبه جادو شُرّه میکند بیرون.
چادر بعلاوه هفت قلم آرایش، و حجابِ بدون حیا چیزی است که این سریال مانند بسیاری از برنامههای صدا و سیما دارد ترویج میکند. حجاب قرار بوده است جلوی بروز و جلوه زیباییهای زن را پیش نامحرم بگیرد، چادر قرار بوده است ظرافتهای بدن بانوان را بپوشاند و همه اینها قرار بوده است حیا را در بانوی مسلمان ملکه کند. بالاخره تنزل چادر از یک حجاب برتر به نوعی تیپ و لباس، کاری است که ظاهرا در اولویت برنامهسازی دوستان است.
اینها را برای چه میگوییم؟ برای اینکه آقای ضرغامی بخواند و متنبه شود و بخشنامه کند که آقا باتوجه به تحریمها کمتر از این لوازم آرایشی خارجی در پشت صحنه سریالها استفاده کنید؟ طبیعتا خیر؛ کسی که در زیرمجموعهاش بیت المال مسلمین را خرج ساخت فیلم کثیفی کردهاند که در یکی از صحنههایش عکسی از امام خمینی(ره) نصب شده است که دارد از سر مبارکشان آتش بلند میشود(باور کنید این بخشی از فیلم «یک خانواده محترم» است) کجا وقت دارد به این املبازیها فکر کند و حواسش به چادر و آرایش بازیگرها باشد!
برای این مینویسیم که آقا دارابی که معاون سیما هستند و طبیعتا وقتشان بازتر است بخوانند و دستوری بدهند؟ این هم طبیعتا خیر؛ ایشان بیشتر هم و غمّشان به این است که خدای نکرده تا وقتی سفره صدا و سیما پهن است کسی از بچههای شهرری بیکار نماند و جلوی زن و بچه شرمنده نشود؛ مخصوصا اگر طرف سابقه مدیریت موفق یک کبابی را هم در کارنامه داشته باشد!
برای این مینویسیم که فیلمسازها بخوانند و دست از این بیحیا نشان دادن زنها بردارند؟ طبیعتا این هم خیر. کسانی که غالبا در خانواده خود خبری از چادر و حجاب و مقنعه سف و سخت نیست همینکه چادر را تن کسی مثل زن نزولخور سریال ثریا نمیکنند باید دورشان چرخید!
اینها را برای خودمان مینویسیم. برای خودمان که مثل قورباغه افتادهایم وسط دیگ صدا و سیما و سینما و داریم آرام آرام قلقل میکنیم و حواسمان هم نیست. حواسمان نیست که حساسیتهایمان دارد کم میشود. البته تقصیر هم نداریم ها! وقتی افتضاحی مثل «یک خانواده محترم» با مشارکت سیما فیلم ساخته میشود دیگر چه وقت و انرژی و حالی میماند که گیر بدهیم به چادر افشان و آرایش غلیظ و رفتار بی در و پیکر شخصیت زن «راستش را بگو» با مردان نامحرم؟!
اصلا همه بدبختی از همینجا شروع شد، از وقتی که واژه «اجنبی» رسالههای عملیه را تبدیل کردیم به نامحرم، به غریبه. اصلا واژه «اجنبی» یکجوری میزد در دهان بیحیایی زنها و بیغیرتی مردها که دو دور میچرخیدند اما نامحرم و غریبه خیلی باکلاس است، خیلی...
جمع کنیم این بساط را و امل بودنمان را به رخ نکشیم. اما بخاطر خدا حواسمان را جمع کنیم. یادمان نرود در همین کشور امام خمینی(ره) سر آن قضیه مصاحبه و سریال اوشین چه برخوردی کرد؛ یادمان نرود که همین امام درباره آن سریالی که در تیتراژش نام گریمور زن نیامده بود چه حساسیتی نشان داد. حواسمان به همین چیزهای ریز و جزئی نبوده است که حالا جرئت میکنند در سیما فیلم تلویزیون، فیلمی بسازند و عکس امام را که دارد از سرش آتش بلند میشود نشان دهند!